پوشاک ژستی که هنگام شستشو نورانی می شود

در ابتدا، مطالعه مد پوشاک ژست توسط بخش جدی تر تحقیقات اجتماعی موضوعی بیهوده در نظر گرفته شده است. این باور بدان معناست که مدتی است کسانی که در مورد مد می نوشتند، از ترس متهم شدن به بیهودگی علمی، این کار را با احتیاط انجام می دادند.

با این حال، این تعصب علمی به طور اساسی تغییر کرده است، نه تنها به این دلیل که یک بخش اقتصادی مهم در سراسر جهان است، بلکه به این دلیل که بخشی با اهمیت زیست‌محیطی و اجتماعی فرهنگی و همچنین یکی از جهانی‌ترین صنایع است (گاردتی، 2018). مد به خودی خود یک نهاد کامل است که موقعیتی استراتژیک در پست مدرنیته کنونی دارد (لیپووتسکی، 1990).

واله، به عنوان مثال، موقعیت ایدئولوژیکی است که توسط مکتب فرانسوی ارائه شده و توسط بوردیو (1991) و بودریار (1974) ادغام شده است، که در آن یکی از مفاهیم اساسی تمایز است. متعاقبا، مواضع پیچیده تری در نتیجه فردگرایی و جهانی شدن پدید آمدند که مشخصه جامعه جدید مصرف انبوه است.

پوشاک

نویسندگانی مانند لیپووتسکی (1990) و مافسولی (1990) که بر پست مدرنیته متمرکز شده اند، نقش مد را به گونه ای متفاوت بررسی کرده اند، زیرا در آنها نه تنها مصرف سلسله مراتبی مد جایگاهی دارد، بلکه با لذت جایگزین شده است.

تحقیقات در مورد مد در سالهای اخیر برای شکل دادن به زمینه مطالعات مد متوقف نشده است (Rocamora and Smelik، 2016؛ Black et al., 2014، and Mora, Rocamora and Volonté, 2014a). و مطالعات فرهنگی با ترکیب رشته های مختلف مانند تاریخ (بروارد، 2003)، جامعه شناسی (آنتویستل، 2000؛ کاوامورا، 2005؛ کرین، 2000)، روانشناسی اجتماعی، نقش بسیار مرتبطی در توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن ایفا کرده است.

انسان شناسی (وودوارد، 2007)، مطالعات زنان (Paulicelli و Wissinger، 2013). همه این رویکردها و بسیاری دیگر که در نقطه اتصال دو یا چند رشته فوق الذکر یافت می شوند، توانسته اند نظریه ها و دیدگاه های گوناگونی را از مادیت مد، جهانی شدن، مصرف و تولید، مطالعات پسااستعماری، مطالعات جنسیتی ایجاد کنند. و رسانه ها با این حال، معانی اجتماعی و اقدامات پیرامون پایداری هنوز در ماهیت بین رشته‌ای آن‌ها مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی این کار، تحلیل معانی مختلف مد پایدار و زمینه‌سازی رویکردهای اصلی است که در سال‌های اخیر در اروپا و ایالات متحده ظهور کرده‌اند.